اگر قصد یادگیری ویولن را دارید، قطعا به دنبال بهترین و سریعترین روش هستید. امروزه اساتید از شیوههای گوناگونی برای تدریس این ساز سخت و زیبا استفاده میکنند که هر کدام مزایا و معایب خاص خودشان را دارد. در این مطلب از وبلاگ آموزشگاه موسیقی الهام قصد داریم چند روش محبوب که به عنوان بهترین روش آموزش ویولن شناخته میشوند را به شما معرفی کنیم. تا انتهای مطلب با ما همراه باشید.
کلاس خصوصی؛ رایجترین روش آموزش ویولن
در روش سنتی آموزش ویولن، کلاس با حضور یک مربی و یک شاگرد به صورت خصوصی برگزار میشود. این کلاس اغلب هفتهای ۱ بار و به مدت ۱ ساعت برپا میشود. در این روش نتهای موسیقی به تدریج به هنرجو آموخته میشوند و تمرکز بر یادگیری تکنیکهای اصلی نوازندگی ویولن است. شما ابتدا یاد میگیرید چطور یک نت ساده را با استفاده از آرشه بنوازید و به مرور وارد مباحث پیچیدهتر مثل انگشتگذاری و زمانبندی میشوید. در این روش گروهنوازی و تعاملهای گروهی بسیار کم است و بیشتر آموزش به طور خصوصی است. این روش باعث پیشرفت سریع و یاگیری عمیق شما میشود؛ اما به تلاش، تمرین مستمر و انگیزه قوی نیاز دارد.
روش سوزوکی
بسیاری روش سوزوکی را بهترین روش آموزش ویولن میدانند. این روش توسط شینیچی سوزوکی ابداع شده است و فلسفه جالبی دارد. در این شیوه کودکان خردسال ابتدا نواختن ویولن و تولید صدا از ویولن را یاد میگیرند و بعد به سراغ یادگیری نتنویسی میروند؛ همانطور که قبل از این که توانایی خواندن و نوشتن داشته باشند، صحبت کردن را یاد میگیرند. سوزوکی برای کودکان خیلی کوچک مناسب است و بچهها با این روش از ۳ سالگی میتوانند ویولن یاد بگیرند. در این روش کودک بارها به صداهای ضبط شده ویولن گوش میدهد و بعد از این که توانست ویولن را در دست بگیرد و به درک خوبی از نوازندگی برسد، نتنویسی را نیز یاد میگیرد.
میمی تسوایگ (Mimi Zweig)
میمی تسوایگ یکی از اساتید برجسته ویولن است که شاگردانی مثل جاشوا بل را آموزش داده است. روش آموزش ویولن میمی تسوایگ بر آزادی جسمانی و حرکات طبیعی و اعتماد به نفس تاکید دارد. او محیطی حمایتی برای هنرجویان پدید میآورد تا بتوانند با روشی سرگرمکننده و موثر ویولن را یاد بگیرند.
روش مدرسه ویولن روسی یوری یانکلویچ (Yuri Yankelevich)
در روش مدرسه ویولن روسی تلاش بر این است که توانایی هر هنرجو کشف شود؛ همچنین به هنرجویان آزادی بیان داده میشود تا بتوانند هویت و سبک خودشان را در موسیقی پیدا کنند. در این روش بر ارتباطات عصبی بین گوش داخلی و ماهیچهها و نقش رفلکسهای شرطی نیز تاکید دارند.