علی اکبر شهنازی موسیقیدان و نوازنده تار بود که در توسعه ردیف دستگاهی ایران نقش مهمی را ایفا کرد؛ البته وی با سه تار و پیانو هم آشنایی داشت. در این مطلب از وبلاگ آموزشگاه موسیقی الهام به بیوگرافی این هنرمند برجسته میپردازیم.
تولد و کودکی
علی اکبر شهنازی ۲۳ اردیبهشت ۱۲۷۶، در خیابان عینالدوله تهران چشم به جهان گشود. موسیقی در خانواده او جایگاه مهمی داشت. پدربزرگش علی اکبر فراهانی، از نوازندگان برجسته تار دربار ناصرالدین شاه بود. پدرش آقا حسینقلی فراهانی نیز از نوازندگان مهم تار در دوران قاجار به شمار میرفت. عمویش میرزا عبدالله فراهانی جزو نوازندگان برجستهای بود که تار و سه تار تدریس میکرد. پسرعمویش احمد عبادی جزو اساتید معاصر تار بود. در نهایت دو برادر کوچکتر او محمدحسن و عبدالحسین شهنازی نیز تار مینواختند. اینها فقط برخی از اعضای خانواده علی اکبر شهنازی بودند که در حوزه موسیقی فعالیت میکردند! وی با تولد در چنین خانوادهای، از ۸ سالگی یادگیری تار را نزد پدرش آغاز کرد؛ همچنین به مدت ۶ سال ردیف موسیقی ایرانی را از پدرش آموخت. او در این مسیر از آموزشهای درویشخان نیز استفاده کرد؛ همچنین تحصیلاتش را در مدرسههای سنلوئی، اشراف و سعادت تکمیل نمود.
شروع فعالیت حرفهای علی اکبر شهنازی
علی اکبر شهنازی اولین صفحه خود را در ۱۴ سالگی با جناب دماوندی که خواننده دوران قاجار بود، در بیات ترک و افشاری در تهران ضبط کرد. ۴ سال بعد با درگذشت پدرش، جانشین او در آموزش شاگردان شد. او همواره سعی کرد ردیف پدرش را ضبط و ثبت کند؛ همچنین سبک نوازندگیاش بسیار شبیه به پدرش بود! وی در دهه ۱۳۰۰ تبدیل به محبوبترین نوازنده تار آن روزگار شده بود. در اواسط ۱۳۰۵ او به دعوت کمپانی هیز ماسترز ویس صفحاتی را با آواز اقبال ضبط کرد؛ همچنین در سال ۱۳۰۸ هنرستان موسیقی شهنازی را تاسیس کرد. وی در برنامههای رادیو نیز همراه با ادیب خوانساری نوازندگی میکرد.
خدمات علی اکبر شهنازی به نظام دستگاهی موسیقی ایران
علی اکبر شهنازی در طول عمر خود همواره از نظام دستگاهی ایران پاسداری کرد و آن را احیا نمود؛ به طوری که در ۷ دهه عمر هنری او هیچ نوع تغییری مبنی بر جابهجایی گوشهها یا تغییرات تزیینی دیگر در ردیفنوازی شهنازی به وجود نیامد. وی در ردیفسازی و همچنین در رسمی ساختن سـاز تـار خدمات فراوانی انجام داد. شهنازی بر اساس شرایط آن روزگار و مدرنیزاسیون عـصر پهـلوی، از تکنیکهای غربی نیز برای خوشصدایی هرچه بیشتر تار بهره گرفت. ازجمله این تکنیکها می توانیم به گـلیساندوهای مـتفاوت، پرشهای مستمر از پایین دسته به بالای دسته و برعکس، پرشهای فواصل نزدیک، پاساژهای طولانی یا سـریع، چپهای متوالی و مکرر، نوانسهای گوناگون، انگشتگذاریهای متنوع و استفاده بـهجا از همه سـیمها اشاره کنیم.