عرفان و اندیشه در هنر ایرانی همیشه مورد توجه بوده است.این امر در موسیقی نیز قابل مشاهده است.اما گاهی مرز میان موسیقی عرفانی و موسیقی سنتی به سختی قابل تشخیص می باشد.در این مطلب از وبلاگ اموزشگاه موسیقی الهام قصد دارم تا تفاوت موسیقی عرفانی و موسیقی سنتی را بررسی نماییم.تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
موسیقی عرفانی
در طول تاریخ تفکرات، فلسفهها و دغدغههای فکری بیشماری ذهن بشر را دستخوش تغییر قرار داده است. این دغدغهها گاه در باب خداشناسی، دنیا شناسی، صلح طلبی، علمگرایی، مبارزه با بردهداری و نژادپرستی یا هر چیز دیگری بوده است.
کسانی که در هر کدام از این دستهبندیهای فکری قرار میگرفتهاند، برای تبلیغ و ترویج تفکرات خود به انواع و اقسام روشهای گوناگون تبلیغاتی دست میزدند. این روشها نیز در طول تاریخ دستخوش تغییر یا تکامل شدهاند. از سنگنوشته و حکاکی و نگارش کتاب گرفته تا موسیقی، سینما، تئاتر و تلویزیون و … . در هر صورت هنری که دارای ویژگیهای یک تفکر خاص باشد یا آن تفکر را به ذهن متبادر کند، به نام آن تفکر نامگذاری میشود.
بر این اساس نخستین و مهمترین ویژگی «موسیقی عرفانی» نوعی از «تفکر» نهفته درآن است. در پیدایش این موسیقی، یک تفکر یا فلسفه فکری نهفته است که ما آن را به عنوان «عرفان» میشناسیم و حضور آن با ویژگیهای خاص خود در هر هنری، باعث اطلاق عبارت «عرفانی» به آن هنر میشود. از جمله این هنرها، میتوان موسیقی و ادبیات را نام برد که حضور اندیشه عرفانی در آنها بیشتر از سایر هنرها بوده است.
تفاوت موسیقی عرفانی و موسیقی سنتیتفکر عرفانی در موسیقی عرفانی
از آنجا که موسیقی عرفانی ، واگویه عواطف و تخیلات عارفانه است، ارمغان آن می تواند تداعی احساسات معنوی و عارفانه ای باشد که برای غیر سالکان و کسانی که با آسمان عرفان بیگانه اند نیز،شیرین و الهام بخش باشد.
از این جهت، موسیقی عرفانی سبب بروز نوعی از عرفان گردیده که می توان آنرا عرفان موسیقایی نامید. همه هنرها به صورت عرضی با یکدیگر ارتباط دارند، زیرا منشاء همه آنها تجلی زیبایی است و تنها شکل ارایه آنها با هم متفاوت است.
تفکر عرفانی در منطقه جغرافیایی شرق، خصوصا در ایران، با وجود عارفان، سالکان و دراویش بسیار در طول تاریخ، کاملا شناخته شده است. فلسفه فکری این عارفان بر پایه مبدأشناسی، خداشناسی، خودشناسی، شناخت وجودی، وحدت شناسی و موضوعاتی از این قبیل بوده و هست.
تفاوت موسیقی عرفانی و موسیقی سنتی
موسیقی عرفانی بیشتر در خانقاههای ایران کارکردی عرفانی داشته است، بهطوریکه میبینیم حتی المانهایی از موسیقی خانقاهی وارد موسیقی کلاسیک ایرانی میشود. برای مثال ورود ساز دف به موسیقی کلاسیک ایرانی توسط استاد محمدرضا لطفی در دهه پنجاه، یا استفاده از ملودیهای خانقاهی در موسیقی دستگاهی در این راستا بوده است.
موسیقی عرفانی جدای از موسیقی سنتی نیست و ضمن تبعیت از اصول و قواعد حاکم بر موسیقی سنتی (مجموعه ردیف که شامل دستگاهها و گوشهها است)، در همان چارچوب تعریف میشود، اما تفاوتها یا بهتر بگوییم شاخصههایی دارد که آن را از موسیقی سنتی جدا میکند. با توجه به ویژگیها و مطالب ذکر شده در فوق، میتوان «موسیقی عرفانی» را به عنوان شاخهای از موسیقی ایرانی به شمار آورد.
از سردمداران موسیقی عرفانی در ایران میتوان به استاد «محمدرضا لطفی» (کاست و اجراهای اخیر)، استاد «داوود آزاد» و استاد «سید خلیل عالی نژاد» اشاره کرد که میتوان خصوصیتهای فوق را به وضوح در موسیقیهای آنها یافت.