قانون ۱۰ هزار ساعته یک قانون جالب برای یادگیری است. برای افرادی که می خواهند نوازندگی را آغاز نمایند، همیشه یک سوال اساسی وجود دارد! چه قدر باید تمرین کنم تا یک نوازنده خوب بشوم؟! اگر برای شما هم این سوال وجود دارد به طور خلاصه باید بگوییم، نوازندگان حرفهای یک قانون واحد به نام ؛ قانون ۱۰ هزار ساعته دارند.اما این قانون چیست؟ در ادامه این مطلب از وبلاگ آموزشگاه موسیقی الهام بخوانید.
آیا چیزی به نام استعداد ذاتی وجود دارد؟
پاسخ مشخص این است: بله. همانطور که همه بازیکنهای «هاکی» به بازیکن حرفهای تبدیل نمیشوند.تنها عدهای به سطح حرفهای میرسند؛ آنهایی که استعداد ذاتی دارند.
موفقیت، یعنی استعداد به علاوه آمادگی. اما مشکل این دیدگاه آن است که هرچه روانشناسان بیشتر به مشاغل افراد مستعد نگاه میکردند، کمتر به نظر میرسید که استعداد، در آن شغل تاثیرگذار بوده باشد و بیشتر آمادگی افراد موجب موفقیتشان در آن حرفه شده است.
برای موفق شدن در هرچیزی باید ۱۰ سال هرهفته بمدت ۲۰ ساعت روی ان کار و تمرین کنید ( قانون ۱۰ هزار ساعته ) این کار را بکنید و موفقیت غیرقابل اجتناب خواهد بود – اصلا مجبور نیستید که یک نابغه باشید ، در حقیقت اصلا چنین چیزی وجود ندارد “
قانون ۱۰ هزار ساعته نوازندگان چیست؟
قانون ۱۰ هزار ساعته نتیجه یک تحقیق است که در سال ۱۹۹۰ توسط عده ای از روانشناسان روی افراد موفق انجام شد. نتیجه تحقیقات پس از انتشار، بسیار مورد استقبال قرار گرفت. مقالات بیشماری در تعریف، تمجید و توصیف قانون ده هزار ساعت نوشته شد
حرفه ای ها ساخته میشوند ؛ متولد نمیشوند
اریکسون روانشناسی که فرمول سازی قانون ۱۰۰۰۰ ساعت به او نسبت داده شده است ، تحقیقاتش را به این شکل خلاصه میکند : ”
حرفه ای ها ساخته میشوند ؛ متولد نمیشوند . هیچ کس این مطلب را زیر سوال نمی برد که دست اوردهای موزارت استثنایی بوده اند .چیزی که غالبا فراموش میشود اینست که تلاشش نیز در زمان خودش استثنایی بود ، تعلیم موسیقی اش قبل از اینکه چهار ساله شود شروع شد ، پدرش اهنگساز ماهر و مربی معروفی بود که یکی از اولین کتاب های مربوط به ویولن را نوشت ، مثل باقی نوازنده های بین المللی ، موزارت یک حرفه ای بدنیا نیامد ، حرفه ای شد”
نکته تکاندهنده در تحقیق اریکسون این است که او و همکارانش هیچ چیز «طبیعی» نیافتند، به طور مثال موسیقیدانهایی که بدون تلاش به اوج موفقیت رسیده و وقت کمتری نسبت به دوستانشان صرف نوازندگی کرده باشند.
همچنین آنها نمیتوانستند آدمهای «زیاده از حد زحمتکش» را بیابند، افرادی که سختتر از دیگران تلاش کرده بودند، و با وجود این به پیانیستهای موفق بدل نشده بودند. افزون بر این افراد خیلی موفق اندکی سختتر از دیگران کار نمیکنند. آنها خیلی سخت تلاش میکنند.
دههزار ساعت تمرین (قانون ۱۰ هزار ساعته)
این عقیده که اجرای عالی یک کار پیچیده به میزان خاص و حساسی از تمرین احتیاج دارد دوباره و دوباره در تحقیقات کارشناسان آشکار میشود. در واقع دانشمندان به چیزی رسیدهاند که معتقدند عدد جادویی برای کسب مهارت واقعی ، ده هزار ساعت کار است.
تصویری که از این تحقیقات برملا میشود آن است که دههزار ساعت تمرین برای رسیدن به سطحی از مهارت و تبدیل شدن به یک کارشناس سطح جهانی در هر کاری، لازم است.
مدت زمان لازم برای مغز
در بررسیهای پیدرپی ازنوازندگان موسیقی، بازیکنان بسکتبال، نویسندگان داستانهای تخیلی، اسکیتبازان روی یخ، پیانیستهای کنسرتهای موسیقی، بازیکنان شطرنج، جانیان خطرناک و زیرک و غیره، این عدد بارها و بارها مطرح میشود.
به نظر میرسد که مغز این مدت وقت لازم دارد تا همه چیزهایی را که نیاز دارد کاملا درک کند تا بداند چگونه به مهارت واقعی برسد.
نکته جالب دیگر درباره ده هزار ساعت تمرین آن است که ده هزار ساعت واقعا وقت زیادی است. اما این تقریبا نا ممکن است که شما به تنهایی بتوانید در سنین جوانی به این عدد برسید. شما باید والدینی داشته باشید که شما را تشویق و حمایت کردهاند.
شما نباید فقیر باشید، زیرا اگر شما مجبور باشید شغل نیمه وقتی هم بگیرید تا معیشت خود با خانوادهتان را تامین کنید، وقت زیادی در روز باقی نمیماند که بتوانید به اندازه کافی تمرین کنید. در واقع بیشتر مردم میتوانند به آن عدد برسند تنها در صورتی که درگیر نوعی برنامه خاص شوند.
علاوه بر ۱۰ هزار ساعت تمرین، به چه چیزهای دیگری برای موفقیت نیاز دارید
مفهوم ده هزار ساعت بر مبنای کار اندرس اریکسون است، کسی که عقیده دارد هیچ کس بدون داشتن تمرینهای آگاهانه و عامدانه به موفقیت نمیرسد. برای رسیدن به سطح بالایی از تعالی، باید بیشتر از اینها تلاش کنید.
همان طور که اریکسون در کتاب جدید خود به نام PEAK توضیح میدهد اصل اساسی همچنان پابرجا است. تنها عاملی که باعث میشود شما یک نوازنده در سطح جهانی باشید، تمرین کردن است.